برای دیدن جکها برروی ادامه مطلب کلیک کنید
- ghazanfar رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از
بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول
جایزه میدن. ghazanfar یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن
میدون؟!
2- بنده خدا هر شب جمعه میرفته سرخاک پدرش فاتحه میخونده. بعد
مدتی خسته میشه، یه سایت تو اینترنت به نام پدرش باز میکنه و هر شب جمعه فاتحه
رو برای باباش ایمیل میکنه!
کنی؟!! یارو میگه: حرف نزن من زن گرفتم از این کثافت کاریا نکنم!
4- به ترکه می گن بیا اینجا به انگلیسی چی می شه ؟ میگه : کام هیر. میگن حالا برو
اونجا به انگلیسی چی می شه ؟ میگه: میرم اونجا میگم کام هیر. . . !!!!
6- شما برنده یک دستگاه ماکسیما یک دستگاه منزل مسکونی و ماهانه 500 هزار تومان رو
سراغ ندارید ؟ گفتم شاید امر خیری صورت گرفت
7- وقتی با 1 انگشت به سمت کسی اشاره می کنی و مسخرش میکنی اگه خوب به
دستت دقت کنی 3 تا انگشتت به سمت خودته!
8- به غضنفر میگن سفر حج چطور بود ؟ میگه خیلی سنگ به سر و صورتم خورد ولی
بالاخره بوسیدمش!
10- یه روز یه موتوری به گنجشک میزنه گنجشک بیهوش میشه ولی وقتی به هوش امد
دید در قفس است گفت خدایا حتما موتوری مرده !
11- یه روزی غضنفر با پسرش گر گم به هوا بازی میکنه جو زده میشه بچشو میخوره !
12- یارو با زن و بچش میره خونه می بینه بوی گاز میاد . برمی گرده میگه : هیچکی چراغ
رو روشن نکنه من کبریت دارم !
13- جعبه سیاه سی130 پیدا شد : توش غضنٿر به خلبان میگه آقا سه راه آذری پیاده
میشم!
14- هر جا شنیدی حسین، حسین میکنند، هر چه زودتر خودتو برسون چون شام میدن،
ولی هر جا که دیدی علی، علی میکنند، زود دور شو چون دارند ماشین هل میدن!
15- غضنٿر میره طوطی سخنگو بخره، فروشنده بهش یه جغد میده، بعد از یه مدت دوستای
غضنٿر بهش میگن: یاد گرفته حرف بزنه یا نه؟ غضنٿر میگه: هنوز نه ولی خیلی توجه میکنه
16- به ترکه میگن: با «زنبور و خر و گاو» جمله بساز، میگه: زنبور خره، گاو منه!
17- اولی: «ماهیگیری در این رودخانه ممنوع نیست؟» دومی: «نخیر، جایزه هم دارد.»
اولی: «چه طور» دومی: «چون اصلاً در این رودخانه ماهی وجود ندارد.»
18- مردی در دادگاه محاکمه میشد. وکیل مدافع هنگام دفاع از او گفت: «آقای قاضی!
مردی که شما محاکمهاش میکنید پدری مهربان، انسانی شریف، آدمیبا وقار، مردی
درست کار و پاکدامن و شهروندی با انضباط و مطیع قانون است.» متهم در این هنگام به
وکیلش اعتراض کرد و گفت: «آقای وکیل! تو از من پول گرفتهای، حالا داری از یک نفر دیگر
دفاع میکنی؟»
19- معلم به دانش آموز: «فعل نرفتن را صرف کن!» دانش آموز: «من نمیروم، تو
نمیروی، او نمیرود، ما نمیرویم، شما نمیروید، ایشان نمیروند.» معلم: «بگو ببینم! از
فعلهایی که صرف کردی چه فهمیدی؟» دانش آموز: «فهمیدم همه ما همین جا هستیم و
جایی نمیرویم.»
20- روزی هزارپایی به خواستگاری مورچهای میرود. مورچه جواب رد میدهد و میگوید:
«کی حوصله شستن جورابهای تو را دارد.»
21- غضنفر خواب می بینه که روز قیامت شده. می گن هر کسی یه آدم خوب همراه
خودش بیاره می ره بهشت. اولی یه شهید میاره، می ره بهشت. دومی یه جانباز میاره،
می ره بهشت. غضنفر یه فرغون خالی دستش می گیره میاد. ازش می پرسن این چیه؟
می گه برید کنار، توش مفقود الاثر خوابیده!!
22- به غضنفر گفتن واسه زلزله بم چه کمکى کردى؟ گفت: متاسفانه من دستم خالی بود،
ایشالا زلزله بعدی!
23- غضنفر رفته بوده چتربازی. موقع پرش از هواپیما، فرمانده بهش می گه: وقتی پریدی
بیرون دکمه سبز می زنی چترت باز میشه، یک درصد اگر باز نشد، دگمه قرمز رو می زنی
که حتما چترت باز می شه. بعد وقتی
رسیدی پایین یک جیپ هم پایین منتظرته که می بردت پادگان. حالا بپر
غضنفر می پره، دگمه سبز رو میزنه چتر باز نمی شه، دگمه قرمز رو میزنه چتر باز نمی
شه، می گه اگه شانس ماست، حالا اگر برسیم پایین جیپه هم رفته!
26- سه شباهت زن با موتورگازی : یکدنده ، بر سر و صدا ، بی ظرفیت.!!
27- به علت برخورد شهاب سنگ به نقطه حساس ماهواره امید نام آن به آرزو تغییر یافت
28- ترکه ماهواره میخره زنش بهش میگه پولشو از کجا آوردی ؟ میگه : تلوزیون رو فروختم
29- وقتی از کسی که دوسش داری ، هیچ خبری نیست خوشحال باش !
چون حتما حالش خوبه و همه چیز رو به راهه که از یادش رفتی . . .
30- ادم به 6 دلیل شانس اورد چون حوا نمتونست ایناو بهش بگه:
1-من ادمت کردم
2_برو از شوهرای مردم یادبگیر
3_دیشب کجا بودی؟
4_چرا پولاتو میدی مادرت؟
5-چرا به اون زنه نگاه کردی؟
6-می دونی من چند تا خاستگار داشتم؟
31- بالاخره واست کار پیدا کردم ,
.
.
این آگهی رو ببین !
.
.
شرکت داروگر به علت فرار بابا قور قوری از کلیه واجدین شرایط . . . . . !!!
32- معلم : احمد بگوببینم پرستو ها کی به سمت جنوب پرواز می کنند
احمد: وقتی که دمشان به سمت شمال باشد
33- گلم !
نازم !
عسلم !
جیگرم !
شیرینم !
خوشکلم !
بانمکم !
تازه باحالم هستم !
34- میتونی دویست هزار تومن به من قرض بدی ؟
میدونم که داری !
خواهش می کنم کمکم کن ،
به خدا بهت برمیگردونم ....
( التماس غضنفر به یک دستگاه خودپرداز !!! ) ...
35- غضنفر می ره تو یه کتابفروشی ....
میگه : آقا پوستر منو داری ؟
کتابفروش می گه : نه
غضنفر می گه : ها !!! تو هم تموم کردی ؟
36- غضنفر خواب می بینه تو بازی کامپیوتری زنشو کشته ...
از خواب که پا می شه می بینه زنش کنارشه .
می گه : اه ! باز خر شدم سیو نکردم !
37- سر سفره عقد عروس بله نمی گفته، داماد یکم فکر می کنه، با صدای بلند میگه: عمو
زنجیر باف
38- اصفهانیه بیدار می شه می بینه زنش مرده. به دخترش می گه: اختر! ننت مُردس.
صبحونه واسه دو نفر درست کن!
39- من واقعا فرمول دقیقی برای موفقیت، نمیشناسم ولی فرمول شکست را به خوبی
میدانم، و آن اینست: «سعی کنید همه را راضی نگه دارید